گرگ خاکستری (بوزقورد) و اجداد ترک ها

اولکم آذربایجان

تبلیغات در سایت ما
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما

تبلیغات سایت

گرگ خاکستری (بوزقورد) و اجداد ترک ها

 

در جای دیگر در ستایش اسبان جنگی آنها را به گرگ تشبیه می‌کند« دگیرمن ساغیلی، آچ قورت بویونلی» کپلی چون سنگ آسیا و گردانی چون گرگ گرسنه دارد.در یکی از افسانه‌های حماسه‌ی «ده ده قورقوت» یادی از گرگ به میان می‌آید. آنگاه که ایل«سالیر قازان» خان اوغوز به تاراج می‌رود، قازان آواره و نالان از آب روان سراغ ایل خود را می‌گیرد.در ادامه‌ی داستان می‌خوانیم : « آب روان کی می‌تواند خبری باز گوید.از آب گذشت. این بار به گرگی برخورد گفتدیدار گرگ امری مبارک استبگذار از او نیز خبری باز جویم.

 

در قرن هشتم میلادی که ترک ها با اسلام آشنا شدند این اسطوره نیز اسلامی شد و گفته شد قبایل ترک از پشت پسران حضرت نوح بوجود آمده اند.حضرت نوح نیز برای ترک ها از آن جهت در میان پیامبران ماقبل حضرت محمد (ص) برجسته تر است که اعتقاد دارند قبل از پیدایش ادیان توحیدی نوح خدای نور و خورشید بوده است و در بعضی از اسطوره ها هم عمر نوح سیصد و شصت و پنج سال ذکر شده که برابر سیصد وشصت وپنج روز یک سال است و نوروز همان روز تولد خورشید است جالب توجه است که گرگ و مخصوصا گرگ سفید در میان قبایل سرخپوست آمریکای شمالی هم حیوان مقدسی محسوب می شود و چون طبق نظر مردم شناسان ، در دوره یخبندان که شمال آسیا به آلاسکا در شمال آمریکا وصل شده بوده ، بومیان شمال شرق آسیا از این طریق به آمریکا رفته اند و بعد از دوران یخبندان ارتباط آنان با ساکنان سایر قاره ها قطع شده است لذا احتمالا اعتقاد به مقدس بودن گرگ از ریشه ترکی سرخپوستان آمریکای شمالی مانده است.

 

سرخپوستان لقب گرگ سفید را برای روسای قبایل انتخاب می کنند درمیان تمام طوایف شکارچی و دامدار گرگ دارای ابهت ویژه است زیرا گرگ همواره بدنبال گله گوسفند و گله حیوانات وحشی گیاه خوار می رود و در فرصت مناسب به گله می زند و سهم خود را می برد .قبل از اینکه ساکنان آسیای مرکزی سگ را اهلی بکنند توان مقابله با گرگ را نداشته اند مخصوصا که گرگ شکارچی ماهری است و با پنهان کاری تمام به گله نزدیک می شود و اگر حمله گروهی باشد کاری از دست چوپان بر نمی آید بدین جهت گله داران اولیه گرگ را می پرستیدند و فکر می کردند اگر احترام بکنند گرگ کمتر به آنها خسارت خواهد زد. انواع اوراد (دعاها) نیز برای جلوگیری از حمله گرگ وجود داشته و حتی بعد از اسلام هم این اوراد بشکل دیگری حفظ شدند مثلا دعای بستن دهان گرگ که در بعضی از کتب وجود دارد .

 

گرگ در تمام نقاط جهان وجود دارد اما در نقاط سرد سیر شمال آسیا و شمال آمریکا بیشتر از جاهای دیگر است و بهمین خاطر گرگ در زندگی روزمره بومیان شمال آسیا و آمریکا حضور عینی دارد و با فرهنگ مردمان شمالی عجین شده است. گرگ خاکستری در اسطوره های پیدایش " گوگ ترک ها " (ترک های آسمانی) عنصر میتولوژیک برجسته ای است .طبق نوشته قدیمی ترین منابع چینی ، اولین خاقان گوگ ترک ها که « آسینا - Asena» یا آچینه نام داشت از یک ماده گرگ خاکستری زاده شده بود . این خاقان دارای نیروی ماوراء طبیعی بود و بر روزگارها حکمرانی می کرد. توضیح اسطوره فوق این است که گوگ ترک ها درسواحل غربی دریای غرب زندگی می کردند ، یکی از ملل همسایه که دشمن آنان بود با حمله ای آنان را قتل عام کرد ، از این کشتار تنها یک پسر بچه زنده ماند.

 

سرباز دشمن که او را دیده بود نخواست او را بکشد ولی دستها و پاهای وی را برید و او را در باطلاقی انداخت.این بچه را گرگ ماده ای پیدا نموده و بزرگ کرد و از وی باردار شد. خان دشمن وقتی از زنده ماندن او با خبر گشت ماموران خود را برای کشتن آن شاهزاده  فرستاد و گرگ خاکستری قبل از رسیدن  ماموران دشمن، شاهزاده را برداشت و به شرق آمد و در غاری پناه گرفت و در همانجا پسری بدنیا آورد. بعدها خاقانهای ترک هر سال در ماه مخصوصی آدمهای خودشان را با قربانی به این غار مقدس می فرستادند و در آنجا قربانی کرده و به ارواح اجدادشان هدیه می کردند. این غار را ترک ها «بودون اینلی» یعنی خدای نگهدارنده ملت می نامیدند. خان های گوگ ترک ها در مقابل قرارگاهها و اقامتگاههایشان علمی نصب می کردند که شکل کله گرگ را داشت.

 

سایر تیره های ترک نیز که در آسیای مرکزی حکومت کرده اند در باره منشاء پیدایش خودشان همواره روی عنصر گرگ تاکید می کردند از قرن چهارم میلادی به بعد در منابع چینی در باره " ترک های اویغور" اطلاعات با ارزشی وجود دارد و هنگام ذکر نام اویغور ها منشاء آنان را به اسطوره گرگ خاکستری نسبت می دهند. طبق یکی ازاین روایات چینی یکی از خاقانهای هون ها دو دختر بسیار زیبا رو داشت ، اطرافیان خاقان اعتقاد داشتند که این دختران شایسته خدا هستند. خاقان تصمیم می گیرد این دختران را به خدا هدیه کند و بدین جهت آنان را درقلعه بزرگی در نقطه ای که کسی را بدان دسترسی نبود پنهان می سازد. روزی در مقابل این قلعه گرگی ظاهر می شود و یکی از دختران خیال می کند که این گرگ فرستاده خداست و با آن گرگ هم آغوش می شود و اویغورها از پیوند گرگ با آن شاهزاده خانم زیبا بوجود می آیند.

 

طبق این اسطوره خان های اویغور نیز که خود را از نوادگان گوگ ترک ها می دانستند همواره علم فلزی (سنجاق) با خود حمل می کردند که بشکل کله گرگ بود. گردیزی می نویسد: « مویون چور»، خان بزرگ اویغور ها یکی از ژنرال های چینی را وادار کرده بود که در مقابل پرچم گرگ خاکستری به خاک بیافتد بعد از تشکیل امپراطوری مغول اسطوره هائی که در باره منشاء ترک ها موجود بود به ثلاله چنگیزخان نیز نسبت داده شد و آن عده از ثلاله های ترک که در تشکیل امپراطوری مغول شرکت کرده بودند، اصل و نسب خود را با چنگیز خان یکی می دانستند حکومت های ترک که در اتحادیه (فدراسیون) قبچاق وارد شده بودند خود را با چنگیزخان هم منشاء می دانستند و در اثری بنام «چنگیز نامه» دو اسطوره در باره ثلاله چنگیزخان قید شده است.یکی از این اسطوره ها خیلی شبیه روایت چینی ها در باره منشاء اویغورها است. طبق این اسطوره خان «آق دنیز» (دریای سفید) دختری بسیار زیبا بنام «اولاملیک» داشت که در زبان مغولی بمعنی غزال (مارال) می باشد.

 

این دختر بقدری زیبا بود که وقتی می خندید درختان خشکیده گل می دادند و وقتی قدم در زمین خشگ می گذاشت زمین پر از سبزه می شد. پدر دختر برای اینکه ماه و خورشید او را نبینند وی را در قصر بزرگی مخفی کرده بود. روزی هنگامی که دختر از پنجره قصر به بیرون نگاه می کرد آفتاب به صورتش خورد و از نور خورشید حامله شد و بعد از سپری شدن دوران حاملگی پسری بدنیا آورد که او را « دوبون بایان» نام نهادند. می دانیم که دوبون بایان یکی از اجداد چنگیزخان است و باین ترتیب منشاء چنگیزخان را به نور نسبت می دادند. در این اسطوره  نامی از گرگ خاکستری بمیان نیامده است. اسطوره دوم درباره افسانه «آلان قوآ» مادر چنگیزخان است . آلان قوآ بعد از مرگ شوهر و بیوه شدنش از روحی که بصورت نور وارد می شود و بشکل گرگ خاکستری خارج می گردد حامله شده و چنگیزخان را بدنیا می آورد.

 

در این اسطوره گرگ خاکستری با نور یکی شده است. مورخین مسلمان که تاریخ مغولان را نوشته اند هیچکدامشان از گرگ خاکستری سخنی بمیان نمی آورند. ابوالقاضی خان و رشیدالدین که اعلام میکنند « چنگیز نامه» های زیادی دیده‌اند و در باره منشاء مغول ها اظهار نظر کرده اند. از «بورت چینه» که در زبان مغولی بمعنی گرگ خاکستری است تنها بعنوان یک شخصیت نامدار یاد می کنند. طبق نوشته همین مورخین «آلان‌قوآ» از انسانی که در میان نور از آسمان نازل شده بود حامله شده و چنگیزخان را  زائیده است. در روایت «توکوز اوغوز» (اویغور) پسر بچه ای که  دستها و پاهایش

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب

این نظر توسط کامران در تاریخ 1391/5/4/3 و 12:25 دقیقه ارسال شده است

<-CommentGAvator->

چوخ گوزلیدی ایستررررررررررم


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: